قانون یکطرفه!
بعضیها طرفدار قانونند، ولی نه «همه جا» و «همیشه».
«قانون» هم مثل «عدالت» کلمه شیرین و پرجاذبهای است. وقتی از روی کاغذ به صحنه «اجرا» در میآید، گاهی «تلخ» میشود و گاهی بد! بعضیها با قانون مثل خیابانهای «یکطرفه» برخورد میکنند. تا وقتی که به «مسیر» شان بخورد، خوشحالند، ولی اگر یکطرفه بودن خیابان بر خلاف مسیرشان بود، اوقاتشان تلخ میشود و از اینکه بیخود و بیجهت راه را بستهاند، ناراحت میشوند و معترض.
همین «بعضیها» مثلاً نسبت به «پارتی بازی» هم به «نسبیت» معتقدند، وقتی کارشان با پارتی و آشنا پیش می رود اصلاً بهتر از آن نمیشود، اما خدا نکند یکجا آشنایی نداشته باشند که کارشان را راه بیاندازد. اینجاست که با دهانی کف کرده، از «مقررات دست و پا گیر» و «قانون خشک» انتقاد میکنند.
اگر قانون برای همه یکسان نباشد که قانون نیست! اصلاً «خشکی» و «دست و پاگیری» مقتضای قانون است. از دو نفری که سر و کارشان به محکمه و قاضی و رأی دادگاه میافتد، معمولاً یکی خوشحال است و یکی ناراضی و ناراحت. اگر نظرتان نسبت به قاضی و دادگاه و داور، پیش از از اعلام نظر و بعد از آن یکسان بود، یا اگر به سود شما یا به زیان شما رأی صادر شد، هر دو را در یک درجه پذیرفتید، «قانونگرایی» شما نمرهاش «بیست» است. ولی ... کو؟ کجا؟ امام باقر(علیه السلام) فرمودند: حق را بگو اگر چه به ضرر تو باشد «قُلِ الحَقَّ وَ لَو عَلی نَفسِک».
همانها که دم از قانون میزندد اگر جایی قانون جلوی کارشان را بگیرد، یا طبق همان قانون گرفتار شوند، قانون میشود ضدّ ارزش و جامعه میشود زندان. این همان «قانون یکطرفه» است، عدالت یکطرفه، آزادی یکطرفه، حقوق اجتماعی یکطرفه و ...
همه و همه از این قبیل است بعضی ها تا وقتی اینها را قبول دارند که به نفعشان است، چرا که یک بام و دو هوا؟
بعضیها که تا دیروز «انقلابی» بودند و یک مرتبه «ضد انقلاب» میشوند ریشه در همین چیزها دارند. همین که منافعشان به خطر افتاد، میشوند «مخالف»، این «صداقت» نیست. (یادم نرفته یه بنده خدایی موقع انتخابش و نمیگم برای کجا! «معلوم نشد که چه کسی رو می گم؟!» شعارش این بود «پیامبر فرمودند: مؤمن دروغ نمیگوید؛ لا و ا... ، لا و ا... ، لا و ا...» ... مثل همیشه بگذریم هان؟) تغییر منافع نباید معیار و مبنای «تغییر مواضع» باشد. (همدلی تا همراهی – جواد محدثی)نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ